ابوالقاسم فردوسی طوسی

حکیم ابوالقاسم فردوسی

دسته : شاعران
فعالیت : شاعر

«حکیم ابوالقاسم فردوسی» شاعر معاصر ایرانی (329 –411 هجری). در سال 329 هجری در باژ طوس به دنیا آمد.

شرح بانک های اطلاعاتی

حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، بزرگترین حماسه‌سرای تاریخ ایران و یکی از برجسته‌ترین شاعران جهان شمرده می‌شود. در نسخه‌های معتبر شاهنامه سال‌های عمر او هفتاد و شش تا هشتاد یاد شده است: کنون سالم آمده به هفتاد و هشت/ غنوده همی چشم بیمارفش

و در مورد دیگر می‌گوید: کنون عمر نزدی هشتاد شد/ امیدم به یک‌باره بر باد شد

خانواده‌ی او بنا بر نوشته‌ی نظامی عروضی "از دهاقین طوس" و صاحب ثروت و آب و ملک بوده‌اند. وی زمانی که به کسب علم و دانش می پرداخت، به خواندن داستان هم علاقه مند شد .همین علاقه به داستان‌ها بود که او را به فکر انداخت تا شاهنامه را به نظم در آورد. هنگامی که هنوز نیروی جوانی و مایه‌ی زندگانی شاعر از میان نرفته بود اندیشه‌ی نظم شاهنامه او را به خود مشغول داشت و روزی که بدین کار دست زد بیش از چهل سال از زندگانی‌اش نمی‌گذشت. اما این توانگری و مکنت در طی سالیان دراز به تهی‌دستی گرایید و در روزگار پیری، شاعر عالی‌قدر با تنگدستی و نیاز به سر می‌برده در خطاب به فلک وارونه‌گرد می‌گوید: چو بودم جوان برترم داشتی/ به پیری مرا خوار بگذاشتی

در مورد داستان‌های حماسه‌ی ملی ایران باید گفت که در این کار فردوسی مبتکر نبوده و پیش از او دیگران بدان دست زده بودند: مسعودی مروزی قسمتی از شاهنامه را به وزن ترانه‌های ساسانی ساخته بود و که از تمام آن فقط چند بیتی از سرگذشت کیومرث مانده است. پس از مسعودی، دقیقی طوسی سرگذشت گشتاسب و ظهور زردشت را به نظم آورد و چون دقیقی به دست غلامی کشته شد، شاهنامه‌ی وی نیز ناتمام ماند.

فردوسی که شاید پیش از مرگ دقیقی و حتی پیش از آن‌که وی به کار شاهنامه دست بزند خود در این فکر بود کمر همت بر میان بست و اثری در حدود شصت برابر کار دقیقی به وجود آورد و هنگامی که به سرگذشت گشتاسب رسید، هزار بیت دقیقی را هم در شاهنامه‌ی خود نقل کرد. فردوسی برای تالیف شاهنامه زحمات فراوان کشید و نیروی جسمی و مالی خود را هم بر سر آن نهاد. می‌گوید که برای فراهم کردن متن داستان‌ها «بپرسیدم ازهر کسی بی‌شمار» و آن‌گاه دوست مهربانی که «تو گویی که با من به یک پوست بود» در این راه مرا یاری کرد و گفت: «نوشته‌ من این نامه‌ی پهلوی/ به نزد تو آرم مگر نغنوی» 

اهمیت فردوسی و شاهنامه‌ی او: فردوسی را باید پیشرو کسانی شمرد که به افتخارات ایران کهن جان داده و عظمت آن را آشکار ساخته‌اند. او مظهر وطن‌پرستی و ایران‌دوستی واقعی است و می‌گوید که اگر ما: ز بهر بر و بوم فرزند خویش/ زن و کودک و خرد و پیوند خویش

همه سربه‌سر تن به کشتن دهیم/ از آن به که کشور به دشمن دهیم

از طرف دیگر او را می‌توان حافظ تاریخ ایران کهن دانست. مطالعه‌ی منابع عربی دوره‌ی اسلامی و آثار باقیمانده از روزگاران پیش از اسلام نشان می‌دهد که بسیاری از روایات شاهنامه درست مطابق خدای‌نامه‌های پیشین است و حکیم طوسی در نقل آن‌ها کمال امانت را مراعات کرده است. نکته‌ی دیگر که نباید از آن غافل بود این است که در اثر گرانبهای فردوسی گاه رسوم و آداب و شیوه‌ی زندگی مردم ایران کهن، به نقل از منابع قدیم، آورده شده و به این ترتیب می‌توان بسیاری از آن رسوم را از طریق مطالعه‌ی شاهنامه دانست. به عبارت دیگر شاهنامه ماخذی برای جامعه شناسی تاریخی است. یکی از بزرگترین امتیازهای فردوسی ایمان به اصول اخلاقی است. اندرزهای گرانبهای او گاه با چنان بیان موثری سروده شده است که خواننده نمی‌تواند خود را از تاثیر آن برکنار دارد:

زخاکیم باید شدن سوی خاک/ همه جای ترس است و تیمار و باک

جهان سربه‌سر حکمت و عبرت است/ چرا بهره‌ی ما همه غفلت است؟

او داستان سرای بزرگی نیز هست. این چند بیت متعلق به داستان سفر گیو به توران است. هنگامی که قصد دارد کیخسرو را به ایران بیارود. گفت و گوی آن‌ها می‌خوانیم:

ورا گفت: این گیو شاد آمدی!/ خرد را چو شایسته داد آمدی!

چگونه سپردی بر این مرز راه/ ز طوس و ز گودرز  کاوس شاه،

چه داری خبر؟ جمله هستند شاد؟/ همی در دل از خسرو آرند یاد؟...

جهان‌جوی رستم، گو پیلتن/ چگونه است و دستان آن انجمن؟..

سخن آخر: اثر حکیم فردوسی به تمام زبان‌های زنده‌ی دنیای امروز ترجمه شده است. 


منبع: استفاده از اینترنت و شاهنامه فردوسی چاپ مسکو

تنظیم و گردآوری: مژگان بابامرندی






 


مشخصات بانک های اطلاعاتی
جنسیت : مذکر