غرق شدن فردی در دریا

دسته : اجتماعی
زیر رده : داستان کوتاه
گونه : فانتزی
گروه سنی : ۱٢ تا ۱۴ سال
نویسنده : شکیبا مهجوری ، ع ، عضو نوجوان مرکز فرهنگی ، هنری شماره ٣ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایلام

باران شدیدی می آمد ،در دلش احساس ترس کرد و با خودش گفت :
ای کاش قایق را عوض می کردم خودم می دانم امروز زنده به خانه بر نمی گردم تااین را گفت موجی بلند را در حال رد شدن برروی سر خود دید .
ناکهان نوک قایق را شکست و قایق بر روی آب وارونه شد .

شرح داستان

غرق شدن فردی در دریا

باران شدیدی می آمد ،در دلش احساس ترس کرد و با خودش گفت :

ای کاش قایق را عوض می کردم خودم می دانم امروز زنده به خانه بر نمی گردم تااین را گفت موجی بلند را در حال رد شدن برروی سر خود دید .

ناکهان نوک قایق را شکست و قایق بر روی آب وارونه شد .

تا لحظاتی بیهوش بر روی قطعه ای از چوب های قایق افتاد ه بود ناگهان چشمانش را بازکرد کمی با تعجب به چوب های قایق و تور ماهیگیری نگاه کرد و بعد یادش آمد اصل ماجرا چه بوده خدارا شکر کرد که طوفان تمام شده وزنده است .ناگهان دوربرش را نگاه کرد و بعد در یک چشم به هم زدن دهان غول پیکری را دید که به سمت او می آید وخود را لابه لای زبان کوسه دید واز گلویش با مقداری آب پایین رفت .

ناامید در گوشه ای از معده کوسه نشسته بود وبرای همسر و فرزندانش گریه می کرد با خود می گفت :((برای بچه هایم خیلی زود است که یتیم شوند بهت زده و غمگین به دیوارهای معده نگاه می کرد و بر غمش افزوده می شد

ناگهان همه چیز تمام شد واز خواب پرید وروی تخت خوابش نشست .یک لیوان آب سرد نوشید  و به خواب عجیبی که دیده بود فکر کرد در آن خواب به مردی بد بخت و ماهیگیر تبدیل شده بود اما در اصل او دکتر ی دندان پزشک و پولدار بود .

با خودش گفت :حتما به خاطر مستند دریا و ماهی هایی که عصر از تلویزیون پخش شده این خواب را دیدم .

مشخصات داستان
سال تولید : ۱٣٩۶