مدرسه گندم ها
یک گندم زار بود که مدرسه گندم های کلاس اولی بود.
آن ها یک عالمه معلم داشتند، مثل: جیر جیرک پیر ، عنکبوت دانا و کلاغ باز نشسته
آن ها چیز های زیادی یاد می گرفتند،
تا اینکه کشاورز از اداره ی گندم ها آمد تا از آن ها امتحان بگیرد .
اثر سینا بهار لویی 9 ساله از مرکز فرهنگی هنری بن ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان چهار محال و بختیاری است .
یک گندم زار بود که مدرسه گندم های کلاس اولی بود.
آن ها یک عالمه معلم داشتند، مثل: جیر جیرک پیر ، عنکبوت دانا و کلاغ باز نشسته
آن ها چیز های زیادی یاد می گرفتند،
تا اینکه کشاورز از اداره ی گندم ها آمد تا از آن ها امتحان بگیرد . نام امتحانشان درو بود.
همه ی آن ها قبول نشدند. آن هایی که نمره ی بیست گرفتند را به آسیاب بردند.
گندم هایی که قبول نشدند باید از اول شروع کنند . یعنی دوباره درس بخوانند
یعنی کلاس کاشت ، داشت ، برداشت بروند .